مهاجرت از خدمات وب آمازون (AWS) میتواند به دلایل مختلفی از جمله بهینهسازی هزینه، تنوع بخشیدن به فروشندگان یا الزامات منطقهای خاص، یک عملیات پیچیده اما ضروری باشد. این راهنما به بررسی مراحل و ملاحظات حیاتی در انتقال موفقیتآمیز زیرساختها و برنامههای شما از AWS میپردازد و یک فرآیند مهاجرت روان و کارآمد را تضمین میکند. ما برنامهریزی، اجرا و استراتژیهای پس از مهاجرت را پوشش خواهیم داد.
درک انگیزههای مهاجرت AWS
در سفر به سمت پذیرش ابر، سازمانها اغلب خود را در حال ارزیابی مجدد انتخابهای اساسی خود میبینند که مهمترین آنها ارائهدهنده اصلی ابر آنها است. در حالی که AWS بدون شک پیشگام بوده و یک نیروی غالب باقی مانده است، یک تصمیم استراتژیک برای مهاجرت *از* AWS، به جای *به* آن، به یک عملیات فزاینده رایج و موجه تبدیل شده است. این فصل به انگیزههای اصلی که منجر به چنین تغییر سازمانی قابل توجهی میشود، میپردازد و دلایل چندوجهی را بررسی میکند که چرا یک شرکت ممکن است تصمیم بگیرد از محیط AWS خود جدا شود و به یک ابر جایگزین یا یک مدل ترکیبی منتقل شود.یکی از دلایل که اغلب ذکر میشود و قانعکنندهترین دلایل برای مهاجرت از AWS، ***بهینهسازی هزینه و کنترل هزینههای ابری*** است. با وجود انبوه خدمات و مدلهای قیمتگذاری AWS، برای برخی سازمانها، هزینههای تجمعی میتواند غیرقابل تحمل یا نامتناسب با ارزش دریافتی شود. این لزوماً بازتاب این نیست که AWS کلاً گرانتر است، بلکه ترکیبی از عوامل است. به عنوان مثال، یک سازمان ممکن است در ابتدا AWS را با رویکرد برداشت و انتقال، با انتقال برنامههای موجود در محل بدون بازسازی قابل توجه، پذیرفته باشد. این میتواند منجر به استفاده کمتر از منابع، اتکا به خدمات مدیریت شده گرانتر در حالی که جایگزینهای خودمدیریت شده ممکن است کافی باشند، یا متحمل شدن هزینهها از خدمات ارائه شده اما کاملاً بهینه نشده (مانند حجمهای EBS فراموش شده، نمونههای EC2 بیکار، هزینههای انتقال داده زیاد) شود. یک مثال عینی یک شرکت تجارت الکترونیک متوسط است که پس از چند سال، متوجه شد که قبض ماهانه AWS آن به طور پیوسته در حال افزایش است، تا حد زیادی به دلیل افزایش هزینههای انتقال داده خروجی (خروج) برای همگامسازی دادهها با شرکا و ارائه محتوا در سطح جهانی از طریق CloudFront. پس از تجزیه و تحلیل، آنها کشف کردند که ارائهدهنده ابر یک رقیب هزینههای خروج به میزان قابل توجهی پایینتری ارائه میدهد، که مهاجرت از AWS را یک پیشنهاد جذاب مالی برای پروفایل کاری خاص آنها میکند. به همین ترتیب، یک استارتاپ که به شدت به عملکردهای بدون سرور متکی است، ممکن است متوجه شود که ارائهدهنده دیگری لایههای رایگان سخاوتمندانهتر یا قیمتگذاری رقابتیتری برای الگوهای اجرای خاص خود ارائه میدهد که منجر به کاهش قابل توجهی در هزینههای عملیاتی میشود. جذابیت اولیه مقیاسپذیری و وسعت AWS میتواند، بدون مدیریت دقیق هزینه و آیندهنگری معماری، به یک بار مالی قابل توجه تبدیل شود که ارزیابی مجدد انتخاب ارائهدهنده را تحریک میکند.یکی دیگر از عوامل مهم، ***میل به جلوگیری از قفل شدن فروشنده*** است. در حالی که AWS از یک اکوسیستم باز حمایت میکند و خدماتی را ارائه میدهد که اغلب استاندارد هستند (مانند Kubernetes با EKS)، اتکای عمیق به خدمات اختصاصی AWS میتواند وابستگی قوی ایجاد کند. این وابستگی میتواند به چندین روش ظاهر شود: APIهای تخصصی، خدمات مدیریت شده منحصر به فرد (مانلاً: DynamoDB، Lambda، Kinesis) یا ابزارهای خاصی که یک برنامه را به محیط AWS نزدیک میکند. در حالی که این خدمات مزایای قابل توجهی را از نظر سرعت توسعه و سربار عملیاتی ارائه میدهند، میتوانند انتقال به ارائهدهنده دیگری را نیز چالشبرانگیز و گران کنند. یک سازمان که به شدت در چندین سرویس اختصاصی AWS سرمایهگذاری کرده است، ممکن است از این هراس داشته باشد که تغییر آتی در قیمتگذاری، در دسترس بودن سرویس یا جهت فنی AWS میتواند بر تجارت آنها با منابع محدود تأثیر منفی بگذارد. به عنوان مثال، یک موسسه مالی بزرگ یک پلتفرم تحلیل داده حیاتی را عمدتاً بر روی AWS Lambda، AWS Glue و Amazon Redshift ساخته بود. در حالی که عملکرد خوبی داشت، کوپلینگ ذاتی به این خدمات خاص AWS به این معنی بود که کاوش سایر ارائهدهندگان ابر برای قابلیتهای مشابه شامل بازسازی قابل توجه و بازسازی کد بود. انگیزه آنها برای مهاجرت از یک ضرورت استراتژیک برای حفظ اختیارات بیشتر و قدرت چانهزنی با ارائهدهندگان ابر، جلوگیری از دیکته کردن شرایط توسط هر فروشنده واحد، ناشی میشد. آنها مهاجرت مرحلهای را آغاز کردند و بر کانتینریسازی برنامهها با Docker و Kubernetes و پذیرش پایگاههای داده منبع باز تمرکز کردند، بدین ترتیب وابستگیهای زیرساختهای زیربنایی را انتزاعی کردند و برای یک انتقال احتمالی به یک ابر متفاوت یا محیط ترکیبی آماده شدند.***الزامات انطباق*** نیز میتواند نقش محوری در تحریک مهاجرت از AWS ایفا کند. در حالی که AWS یک مجموعه جامع از گواهینامهها و ویژگیهای انطباق (مانند: HIPAA، GDPR، PCI DSS، FedRAMS) را ارائه میدهد، برخی از مقررات خاص صنعت یا ملی ممکن است توسط ارائهدهندگان جایگزین بهتر یا آسانتر برآورده شوند. این امر میتواند به ویژه برای سازمانهایی که در بخشهای بسیار تنظیم شده فعالیت میکنند یا سازمانهایی با الزامات قوی برای اقامت دادهها صادق باشد. به عنوان مثال، یک ارائهدهنده مراقبتهای بهداشتی اروپایی، که ملزم به رعایت دستورالعملهای سختگیرانه GDPR و قوانین حاکمیت دادههای ملی بود، در ابتدا دادههای بیمار را بر روی AWS میزبانی میکرد. با وجود مناطق اروپایی AWS، ارائهدهنده با بررسی فزایندهای در مورد جریانهای دادههای بالقوه خارج از اتحادیه اروپا و پیچیدگیهای توافقنامههای پیمانکاران فرعی مواجه شد. آنها دریافتند که یک ارائهدهنده ابر اروپایی محلی، که در انطباق مراقبتهای بهداشتی تخصص داشت و یک چارچوب قانونی واضحتر و محلیتر ارائه میداد، میتواند مسیر سادهتری را برای انجام تعهدات نظارتی خود فراهم کند. این ارائهدهنده محلی خاص مراکز داده ملی اختصاصی و سیاستهای حاکمیت داده قوی را ارائه میداد که با مقررات کشورشان هماهنگی بیشتری داشت و یک مورد قانعکننده برای مهاجرت با وجود تلاش فنی درگیر ایجاد کرد.***ملاحظات عملکرد برای بارهای کاری خاص*** نیز میتواند منجر به تغییر شود. در حالی که AWS به دلیل عملکرد و گستردگی جهانی خود مشهور است، برخی از بارهای کاری خاص یا الزامات محاسباتی فشرده ممکن است در جای دیگری مناسبتر باشند. این یک اتهام جهانی به عملکرد AWS نیست، بلکه اعترافی است که ارائهدهندگان مختلف در زمینههای مختلف برتر هستند. به عنوان مثال، یک شرکت تجارت با فرکانس بالا، که با الزامات تأخیر بسیار کم برای پلتفرمهای تجارت الگوریتمی خود کار میکند، در ابتدا از AWS استفاده میکرد. با این حال، پس از معیارسنجی گسترده، آنها کشف کردند که یک ارائهدهنده ابر تخصصی، که نمونههای بدون سیستم عامل با دسترسی مستقیم به شبکه (با دور زدن سربار هایپروایزر) و مراکز داده استراتژیک واقع شده نزدیکتر به نقاط مبادله مالی را ارائه میدهد، میتواند افزایش عملکرد در سطح میکروثانیه را که برای مزیت رقابتی آنها حیاتی است، ارائه دهد. به همین ترتیب، یک استودیوی جلوههای بصری که به شدت به مزارع رندری که نیاز به GPU فشرده دارند، متکی بود، دریافت که ارائهدهنده ابر دیگری قیمتگذاری رقابتیتر و انواع بیشتری از انواع نمونههای GPU با کیفیت بالا را ارائه میدهد، که زیرساخت آنها را برای جریانهای کاری محاسباتی خاص خود کارآمدتر از راهاندازی فعلی AWS خود میکند.در نهایت، پیگیری ***استراتژیهای ترکیبی یا چند ابری*** اغلب نیاز به جداسازی از اتکای تنها به AWS دارد. سازمانها ممکن است رویکرد چند ابری را برای افزایش انعطافپذیری، استفاده از بهترین خدمات از ارائهدهندگان مختلف، یا حفظ انعطافپذیری ژئوپلیتیکی اتخاذ کنند. اگر یک شرکت به طور ارگانیک در AWS رشد کرده باشد، اما اکنون به طور استراتژیک تصمیم به تنوع بخشیدن به ردپای ابر خود بگیرد (به عنوان مثال، استفاده از GCP برای قابلیتهای AI/ML و Azure برای ادغام هویت سازمانی خود)، مهاجرت برخی از بارهای کاری *از* AWS به این محیطهای جدید به بخشی جداییناپذیر از این استراتژی گستردهتر تبدیل میشود. به عنوان مثال، یک شرکت جهانی چندین شرکت کوچکتر را خریداری کرد که هر یک ارائهدهنده ابر خود (AWS، Azure، GCP) را داشتند. برای استانداردسازی عملیات و تقویت انعطافپذیری، آنها تصمیم گرفتند یک استراتژی چند ابری را پیادهسازی کنند. این شامل نه تنها افزودن ارائهدهندگان ابر جدید، بلکه همچنین حرکت استراتژیک برخی از برنامههای موجود از محیط AWS قدیمی خود به Azure یا GCP بود که در آنجا میتوانستند از ادغامهای خاص یا مدلهای هزینه که با معماری سازمانی یکپارچه آنها بهتر هماهنگ بودند، بهرهمند شوند و یک چشمانداز ابر واقعاً ناهمگن و انعطافپذیر ایجاد کنند.در اصل، در حالی که AWS یک اکوسیستم بینظیر را ارائه میدهد، تصمیم به مهاجرت از آن به ندرت به آسانی گرفته میشود. این از تلاقی عوامل استراتژیک، مالی و فنی ناشی میشود که همگی با هدف بهینهسازی وضعیت ابر یک سازمان برای اهداف تجاری منحصر به فرد و دینامیکهای بازار در حال تحول آن است. فصول بعدی به مراحل عملی و ملاحظات مربوط به اجرای چنین انتقال پیچیده اما اغلب پاداشبخش میپردازند.
برنامهریزی استراتژیک برای خروج موفقیتآمیز از AWS
درک انگیزههای مهاجرت AWS
مهاجرت از AWS، پلتفرمی که به دلیل گستردگی خدمات و تسلط بر بازار مشهور است، در نگاه اول ممکن است غیرمنطقی به نظر برسد. با این حال، به دلایل مختلف استراتژیک و عملیاتی، بسیاری از سازمانها خود را در حال ارزیابی چنین حرکتی میبینند. این فصل به انگیزههای اصلی که شرکتها را به جداسازی از AWS و انتقال به ارائهدهندگان ابر جایگزین یا محیطهای ترکیبی سوق میدهد، میپردازد. این انگیزهها اغلب چندوجهی هستند و از ترکیبی از الزامات مالی، فنی و استراتژیک ناشی میشوند.یکی از رایجترین انگیزهها برای مهاجرت AWS بهینهسازی هزینه و کنترل هزینههای ابری است. در حالی که AWS مجموعهای وسیع از خدمات و مدلهای قیمتگذاری را ارائه میدهد که میتواند برای بارهای کاری خاص مقرون به صرفه باشد، پیچیدگی صورتحساب آن، همراه با سهولت تأمین منابع، میتواند ناخواسته منجر به افزایش تصاعدی هزینهها شود. سازمانها اغلب از طریق منابع کمتر استفاده شده، پیکربندیهای بهینه نشده، یا هزینههای پیشبینی نشده انتقال داده، بدهی ابری را انباشته میکنند. به عنوان مثال، یک شرکت تجارت الکترونیک متوسط ممکن است در ابتدا از نمونههای AWS EC2 برای برنامه وب خود و RDS برای پایگاههای داده خود استفاده کند و از مقیاسپذیری سریع و زیرساخت قوی برخوردار باشد. با این حال، با تکامل معماری آنها، ممکن است کشف کنند که انواع نمونههای انتخاب شده برای بارهای کاری پایدار بیش از حد تأمین شدهاند، یا اینکه هزینههای انتقال داده ورودی/خروجی، به ویژه برای تکرار بین منطقهای یا استفاده گسترده از CDN، به طور قابل توجهی بالاتر از حد انتظار میشوند. علاوه بر این، مدلهای قیمتگذاری تخصصی برای خدماتی مانند Lambda (بر اساس فراخوانی و مدت زمان) یا S3 (بر اساس ذخیرهسازی، درخواستها و انتقال داده) میتوانند در صورت عدم نظارت و بهینهسازی دقیق منجر به هزینههای غیرمنتظره شوند. مهاجرت اغلب به یک اهرم استراتژیک برای شناسایی و اصلاح این ناکارآمدیها تبدیل میشود، به طور بالقوه با انتقال به ارائهدهندهای با ساختارهای قیمتگذاری سادهتر و قابل پیشبینیتر، یا با بازگرداندن بارهای کاری خاص به زیرساختهای داخلی که در آن هزینههای سرمایهای را میتوان محکمتر از هزینههای عملیاتی کنترل کرد.انگیزه مهم دیگر میل به جلوگیری از قفل شدن فروشنده است. در حالی که اکوسیستم گسترده AWS ادغامهای قدرتمند و خدمات تخصصی را ارائه میدهد، اتکای بیش از حد به فناوریهای اختصاصی AWS میتواند وابستگی قوی ایجاد کند که انتقال به پلتفرم دیگر را به شدت چالشبرانگیز میکند. این چسبندگی میتواند قدرت چانهزنی یک سازمان را محدود کند، با محدود کردن انتخاب بهترین خدمات از سایر ارائهدهندگان، نوآوری را مختل کند، و در صورت عدم همسویی پیشنهادات خدمات یا مدلهای قیمتگذاری AWS با جهتگیری استراتژیک سازمان، خطر قابل توجهی را ایجاد کند. یک ارائهدهنده SaaS را در نظر بگیرید که به شدت از خدمات AWS مانند DynamoDB برای نیازهای پایگاه داده NoSQL خود، Step Functions برای هماهنگسازی گردش کارهای پیچیده، یا Kinesis برای جریان داده در زمان واقعی استفاده میکند. در حالی که این خدمات ارزش زیادی را ارائه میدهند، اما منحصر به AWS هستند. مهاجرت چنین برنامهای به، مثلاً، Azure یا Google Cloud، نه تنها مستلزم انتقال و تغییر ماشینهای مجازی است، بلکه بازسازی کامل اجزای اصلی برای استفاده از خدمات معادل، اما اساساً متفاوت، در پلتفرم جدید است. این بازسازی یک کار بیاهمیت نیست و نیاز به تلاش توسعه قابل توجه، آزمایش و اختلال احتمالی دارد. سازمانها ممکن است به طور فعال به یک ابر با پشتیبانی بیشتر از منبع باز، یا به پلتفرمی که قابلیت همکاری بیشتری را ارائه میدهد، مهاجرت کنند تا این خطر آینده را کاهش دهند و انعطافپذیری استراتژیک را حفظ کنند.الزامات انطباق نیز میتواند نیروی محرک برای مهاجرت AWS باشد. در حالی که AWS با مجموعهای وسیع از گواهینامههای جهانی و خاص صنعت مطابقت دارد (مانند HIPAA، GDPR، PCI DSS، FedRAMS)، دستورالعملهای نظارتی خاص، به ویژه در صنایع بسیار تنظیم شده مانند مالی، مراقبتهای بهداشتی، یا دولت، ممکن است مستلزم استفاده از مراکز داده محلی یا ارائهدهندگانی باشد که ضمانتهای ژئوپلیتیکی خاص یا کنترلهای حاکمیت داده را ارائه میدهند. به عنوان مثال، یک موسسه مالی اروپایی ممکن است با مقررات سختگیرانهای روبرو شود که ایجاب میکند دادههای مشتری فقط در داخل مرزهای اتحادیه اروپا قرار داشته باشند، و در حالی که AWS مناطق گستردهای در اتحادیه اروپا دارد، یک ارائهدهنده ابر محلی ممکن است ضمانتهای صریحتر یا گواهینامههای انطباق تخصصی متناسب با قوانین پیچیده بانکداری ملی را ارائه دهد. به همین ترتیب، یک سازمان دولتی ممکن است متوجه شود که پروتکلهای امنیتی ملی سختگیرانه یا الزامات طبقهبندی دادهها توسط یک ارائهدهنده ابر داخلی که تحت مجوزهای امنیتی دولتی خاص قرار گرفته است، آسانتر برآورده میشوند. در چنین مواردی، سربار انطباق درک شده یا واقعی رعایت دقیق در ردپای جهانی AWS میتواند از مزایای آن بیشتر باشد و به یک پلتفرم ابری با پروفایل انطباق محلیتر یا تخصصیتر سوق دهد.ملاحظات عملکرد برای بارهای کاری خاص نیز میتواند باعث جابجایی از AWS شود. در حالی که AWS زیرساخت جهانی با تأخیر کم را ارائه میدهد، برخی از برنامههای بسیار تخصصی یا حساس به تأخیر ممکن است ویژگیهای عملکردی بهتری را در پلتفرمهای جایگزین پیدا کنند. این اغلب برای بارهای کاری نیازمند IOPS (عملیات ورودی/خروجی در ثانیه) بسیار بالا یا پهنای باند شبکه اختصاصی است که ممکن است به راحتی در پلتفرم رقیب یا حتی در یک محیط داخلی با دقت مهندسی شده، در دسترس یا مقرون به صرفهتر باشد. به عنوان مثال، یک شرکت تجارت با فرکانس بالا یا یک شرکت بازیسازی در زمان واقعی را در نظر بگیرید. در حالی که AWS نمونههای قدرتمندی را ارائه میدهد، توپولوژی شبکه ظریف و نزدیکی به صرافیهای خاص یا پایگاههای بازیکنان ممکن است آنها را به سمت بررسی پیشنهادات Bare Metal as a Service (BMaaS) تخصصی یا مناطق ابری بهینه شده از سایر ارائهدهندگان سوق دهد که میتوانند تأخیر حتی پایینتر و توان عملیاتی بالاتری را برای عملیات حیاتی خود تضمین کنند. به همین ترتیب، بارهای کاری با تقاضاهای ناگهانی و غیرقابل پیشبینی ممکن است دریابند که ارائهدهندگان ابری مختلف راهحلهای مقیاسبندی خودکار دقیقتر یا مقرون به صرفهتری را ارائه میدهند که با پروفایلهای عملکردی خاص آنها بدون تأمین بیش از حد قابل توجهی مطابقت بیشتری دارد.در نهایت، پیگیری استراتژیهای ترکیبی یا چند ابری یک انگیزه مهم است. سازمانها به طور فزایندهای به دنبال تنوع بخشیدن به ردپای ابری خود برای افزایش تابآوری، بهینهسازی هزینهها و تقویت نوآوری هستند. یک استراتژی ترکیبی اغلب شامل اجرای برخی از بارهای کاری در محل و در عین حال استفاده از ابر عمومی برای سایرین است، در حالی که رویکرد چند ابری شامل استفاده از خدمات دو یا چند ارائهدهنده ابر عمومی است. در حالی که AWS قابلیتهای ترکیبی قوی را ارائه میدهد (مانند AWS Outposts، Direct Connect)، یک سازمان ممکن است تصمیم بگیرد برخی از بارهای کاری را از AWS به یک ارائهدهنده ابر بزرگ دیگر (مانند Azure یا Google Cloud) منتقل کند تا تنوع واقعی فروشنده را بدست آورد. به عنوان مثال، یک شرکت بزرگ ممکن است سیستم اصلی SAP ERP خود را در محل به دلیل امنیت سختگیرانه و سرمایهگذاریهای موجود اجرا کند، در حالی که میکروسرویسهای مشتری محور خود را برای چابکی و مقیاسپذیری در AWS مستقر میکند. با این حال، برای ابتکارات تحلیل داده و AI/ML خود، ممکن است Google Cloud را به دلیل قدرت درک شده در آن زمینهها و ابزارهای منبع باز پیشرفته آن انتخاب کنند. در این سناریو، مهاجرت از AWS یک رهاسازی کامل نیست، بلکه یک تخصیص مجدد استراتژیک بارهای کاری خاص به یک ارائهدهنده ابر متفاوت به عنوان بخشی از یک استراتژی هماهنگی چند ابری گستردهتر است. این به سازمان اجازه میدهد تا از نقاط قوت منحصر به فرد هر پلتفرم استفاده کند، خطر تک فروشنده را کاهش دهد، و تخصیص منابع را در یک چشمانداز IT ناهمگن بهینه کند.
اجرای مهاجرت دادهها و برنامهها
درک انگیزههای مهاجرت AWS
در حالی که AWS مدتها نیروی غالب در محاسبات ابری بوده است، سازمانها به طور فزایندهای خود را در حال تفکر در مورد مهاجرت از اکوسیستم آن میبینند. این تصمیم به ندرت به آسانی گرفته میشود و اغلب ناشی از مجموعهای از ملاحظات استراتژیک، عملیاتی و مالی است. جدایی از AWS و انتقال به ارائهدهنده ابر دیگر یا زیرساختهای داخلی یک عملیات پیچیده است و درک روشنی از انگیزههای اساسی برای یک استراتژی مهاجرت موفقیتآمیز بسیار مهم است. بدون درک قوی از چرا، چگونه به طور قابل توجهی چالشبرانگیزتر و مستعد خطا میشود.
یکی از دلایل که اغلب ذکر میشود و بیشترین تأثیر را برای مهاجرت AWS دارد، بهینهسازی هزینه و کنترل هزینههای ابری است. در حالی که AWS مجموعهای وسیع از خدمات و مدلهای قیمتگذاری را ارائه میدهد و اغلب قیمتگذاری اولیه جذابی دارد، هزینهها میتوانند به سرعت افزایش یابند، به ویژه برای سازمانهایی با بارهای کاری غیرقابل پیشبینی، معماریهای پیچیده، یا عدم وجود شیوههای مدیریت هزینه دقیق. مدل پرداخت به ازای استفاده، در حالی که انعطافپذیر است، میتواند تا زمانی که صورتحسابها برسد، توهم هزینه کم را ایجاد کند. سازمانها ممکن است متوجه شوند که هزینههای انتقال داده خروجی، که AWS برای دادههای خارج شده از شبکه خود دریافت میکند، به طور چشمگیری گران میشوند، به ویژه برای برنامههای با نیازهای بالای انتقال داده خروجی یا آنهایی که استراتژی چند ابری را اتخاذ میکنند. علاوه بر این، ماهیت تخصصی و اختصاصی برخی از خدمات AWS میتواند استفاده از قیمتگذاری رقابتی سایر ارائهدهندگان برای عملکردهای مشابه را دشوار کند. به عنوان مثال، یک شرکت تجارت الکترونیک متوسط در ابتدا AWS را برای مقیاسپذیری خود در طول رویدادهای اوج فروش جذاب یافت. با این حال، با افزایش حجم دادههای آنها، هزینههای ذخیرهسازی ماهانه آنها برای S3، همراه با افزایش هزینههای انتقال داده برای تجزیه و تحلیل و توزیع CDN مشتری محور، شروع به تأثیر قابل توجهی بر سودآوری آنها کرد. آنها کشف کردند که یک ارائهدهنده جایگزین نرخهای رقابتیتری را برای ذخیرهسازی اشیاء و خدمات CDN معادل ارائه میدهد و آنها را به بررسی مهاجرت جزئی برای کاهش این هزینههای عملیاتی در حال افزایش واداشت.
انگیزه قدرتمند دیگر میل به جلوگیری از قفل شدن فروشنده است. در حالی که AWS یک اکوسیستم جامع را ارائه میدهد، اتکای بیش از حد به یک ارائهدهنده ابر واحد میتواند وابستگی ایجاد کند که انعطافپذیری، قدرت چانهزنی و توانایی نوآوری یک سازمان را با سرعت خود محدود کند. خدمات و APIهای اختصاصی، در حالی که قدرتمند هستند، میتوانند انتقال برنامهها و دادهها به پلتفرمهای دیگر را دشوار و پرهزینه کنند. سازمانها میخواهند انعطافپذیری انتخاب بهترین خدمات از ارائهدهندگان مختلف را بدون محدودیت ناشی از پیچیدگیهای اکوسیستم یک فروشنده ابر خاص داشته باشند. به عنوان مثال، یک موسسه مالی بزرگ به شدت در AWS Lambda برای توابع بدون سرور، DynamoDB برای پایگاههای داده NoSQL و SQS برای پیامرسانی سرمایهگذاری کرده بود. در حالی که این خدمات سرعت اولیه توسعه را ارائه میدادند، این موسسه متوجه شد که کل مجموعه برنامههای آن به شدت با APIهای خاص AWS و ساختارهای سرویس در هم تنیده شده است. این امر حتی در نظر گرفتن یک ارائهدهنده ابر دیگر را به یک چشمانداز دلهرهآور تبدیل کرد که بسیار مخرب و پرهزینه تلقی میشد. انگیزه آنها برای مهاجرت از یک هدف استراتژیک بلندمدت ناشی میشود: ساختن یک معماری برنامه قابل حملتر که بتواند روی هر ابر یا محیط داخلی اجرا شود، بدین ترتیب خطر مرتبط با اتکا به یک فروشنده واحد را کاهش داده و چابکی آنها را در چشمانداز در حال تحول ابر افزایش میدهد.
الزامات انطباق نیز نقش مهمی در تصمیمات مهاجرت ایفا میکند. در حالی که AWS گواهینامهها و ابزارهای انطباق قوی را ارائه میدهد، برخی از مقررات خاص صنعتی یا دستورالعملهای دولتی سختگیرانهتر ممکن است توسط ارائهدهندگان دیگر یا با رویکرد ابر ترکیبی بهتر برآورده شوند، یا بهتر برآورده شدن آنها درک شود. قوانین اقامت داده، نگرانیهای حاکمیت، یا الزامات حسابرسی خاص ممکن است نیاز به انتقال به یک ارائهدهنده ابر با مراکز داده در مناطق جغرافیایی خاص یا رعایت دقیقتر چارچوبهای نظارتی خاص داشته باشد. یک ارائهدهنده مراقبتهای بهداشتی، به عنوان مثال، که در یک محیط بسیار تنظیم شده فعالیت میکند، در ابتدا AWS را برای گواهینامههای انطباق گسترده آن (HIPAA، PCI DSS، و غیره) انتخاب کرد. با این حال، قوانین جدید حاکمیت داده ملی حکم کرد که تمام اطلاعات سلامت بیمار (PHI) باید در داخل مرزهای کشور باقی بماند و منحصراً توسط ارائهدهندگان ملی معتبر پردازش شود. در حالی که AWS دارای برخی مراکز داده منطقهای بود، یک ارائهدهنده ابر ملی خاص یک چارچوب انطباق جامعتر و محلیتر را ارائه داد که متناسب با بخش مراقبتهای بهداشتی بود و مهاجرت را به یک ضرورت قانونی تبدیل کرد تا یک انتخاب استراتژیک.
ملاحظات عملکرد برای بارهای کاری خاص نیز میتواند انگیزهای برای ترک AWS باشد. در حالی که AWS برای طیف گستردهای از بارهای کاری بسیار کارآمد است، برخی از برنامههای خاص یا بسیار تخصصی ممکن است عملکرد بهتر، تأخیر کمتر، یا پیکربندیهای سختافزاری مناسبتری را در پلتفرمهای دیگر پیدا کنند. این امر به ویژه برای بارهای کاری فشرده محاسباتی، برنامههای با تأخیر کم نیازمند محاسبات لبه، یا برنامههایی که از شتابدهندههای سختافزاری تخصصی که در AWS به راحتی در دسترس یا مقرون به صرفه نیستند، بهره میبرند، صادق است. به عنوان مثال، یک شرکت توسعه خودروهای خودران دارای بارهای کاری آموزش یادگیری ماشین (ML) گستردهای بود که نیاز به شتابدهندههای GPU اختصاصی داشت. در حالی که AWS انواع مختلفی از انواع نمونههای GPU را ارائه میداد، این شرکت دریافت که یک ارائهدهنده ابر تخصصی متمرکز بر محاسبات با عملکرد بالا (HPC) و ML دسترسی به خوشههای GPU جدیدتر، قدرتمندتر و پیکربندی شده سفارشی را با قیمت رقابتیتر ارائه میدهد که منجر به زمانهای آموزش به طور قابل توجهی سریعتر و کاهش هزینههای عملیاتی برای مزیت رقابتی اصلی آنها میشود. افزایش عملکرد حاشیهای مستقیماً به چرخههای نوآوری سریعتر تبدیل شد.
در نهایت، پیگیری استراتژیهای ترکیبی یا چند ابری یک انگیزه مهم است. سازمانها به طور فزایندهای این استراتژیها را برای بهبود انعطافپذیری، بهینهسازی هزینهها، جلوگیری از قفل شدن فروشنده و استفاده از بهترین خدمات از ارائهدهندگان مختلف اتخاذ میکنند. رویکرد برداشت و انتقال به یک ارائهدهنده واحد دیگر به ندرت تمام مزایای چنین تصمیم استراتژیکی را در بر میگیرد. در عوض، اغلب در مورد توزیع بارهای کاری در AWS، یک ابر عمومی دیگر (مانند Azure یا Google Cloud)، و احتمالاً زیرساختهای داخلی است. یک شرکت بزرگ ممکن است تصمیم بگیرد سیستم ERP قدیمی خود را در AWS نگه دارد، اما پلتفرم تحلیلی جدید مبتنی بر AI/ML خود را در Google Cloud به دلیل نقاط قوت درک شده آن در خدمات یادگیری ماشین مستقر کند و بارهای کاری حیاتی بازیابی فاجعه را در Azure برای افزایش انعطافپذیری اجرا کند. این توزیع متفکرانه بارهای کاری فقط برای جلوگیری از قرار دادن همه تخممرغها در یک سبد نیست، بلکه یک تصمیم معماری پیچیده با هدف به حداکثر رساندن ارزش تجاری با استفاده استراتژیک از نقاط قوت منحصر به فرد محیطهای ابری مختلف و در عین حال کاهش خطرات احتمالی و بهینهسازی هزینهها است. مهاجرت برنامهها یا مجموعههای داده خاص از AWS به گامی ضروری برای تحقق این چشمانداز استراتژیک گستردهتر تبدیل میشود.
بهینهسازی و اعتبارسنجی پس از مهاجرت
درک انگیزههای مهاجرت AWS
تصمیم به مهاجرت از یک ارائهدهنده ابر معتبر مانند AWS به ندرت به آسانی گرفته میشود. این شامل برنامهریزی استراتژیک قابل توجه، تخصیص منابع، و درک عمیق از اهداف بلندمدت یک سازمان است. در حالی که AWS مجموعهای قوی و جامع از خدمات را ارائه میدهد، عوامل قانعکننده مختلفی میتوانند کسبوکارها را وادار به کاوش محیطهای ابری جایگزین یا بازگرداندن بارهای کاری کنند. درک این انگیزهها برای هر سازمانی که به چنین اقدامی فکر میکند، بسیار مهم است، زیرا دامنه، استراتژی و نتایج مورد نظر فرآیند مهاجرت را تعیین میکند.یکی از دلایل که اغلب ذکر میشود برای مهاجرت از AWS بهینهسازی هزینه و کنترل هزینههای ابری است. در حالی که AWS ابزارهای گستردهای برای مدیریت هزینه و مدلهای قیمتگذاری ارائه میدهد، پیچیدگی اکوسیستم آن میتواند منجر به صورتحسابهای غیرمنتظره و فزاینده شود. سازمانها اغلب خود را در تلهای از انواع نمونهها، لایههای ذخیرهسازی، هزینههای انتقال داده و هزینههای خدمات مدیریتشده مییابند که پیشبینی و بهینهسازی آنها دشوار است. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است در ابتدا از نمونههای AWS EC2 با قیمتگذاری درخواستی استفاده کند، اما متوجه شود که بارهای کاری ثابت و پایدار آنها میتواند با یک راهحل بدون سیستم عامل از ارائهدهنده دیگر، یا با استفاده از نمونههای رزرو شده یا نمونههای Spot در خود AWS، بسیار مقرونبهصرفهتر باشد، اما آنها فاقد تخصص داخلی برای مدیریت این بهینهسازی به طور موثر هستند. یک سناریوی رایج دیگر شامل هزینههای انتقال داده خروجی است. به عنوان مثال، یک شرکت پخش محتوای رسانهای ممکن است متوجه شود که توزیع حجم زیادی از محتوا به کاربران نهایی در مناطق مختلف منجر به هزینههای قابل توجه شبکه خروجی در AWS میشود و آنها را به کاوش CDNها یا ارائهدهندگان ابر با سیاستهای انتقال داده مطلوبتر سوق میدهد. تأمین بیش از حد منابع، غفلت از حذف خدمات بلااستفاده و عدم دید دقیق به مصرف ابر در بخشهای مختلف، همه از اشتباهات رایجی هستند که میتوانند منجر به هزینههای قابل توجهی در AWS شوند و شرکتها را به سمت یافتن جایگزینهای شفافتر یا ذاتاً ارزانتر سوق دهند.انگیزه مهم دیگر میل به جلوگیری از قفل شدن فروشنده است. کسبوکارها، به ویژه آنهایی که برنامههای حیاتی دارند، اغلب به شدت در اکوسیستم AWS ادغام میشوند و از خدمات اختصاصی مانند DynamoDB، Aurora، Lambda یا SQS استفاده میکنند. در حالی که این خدمات مزایای عملیاتی قابل توجهی را ارائه میدهند، میتوانند انتقال برنامهها به ارائهدهنده ابر دیگر یا حتی به یک محیط داخلی را چالشبرانگیز و پرهزینه کنند. به عنوان مثال، یک استارتاپ ممکن است کل زیرساخت بکاند خود را با استفاده از AWS Amplify، AppSync و Cognito بسازد و از قابلیتهای توسعه سریع آنها بهرهبرداری کند. با این حال، با مقیاسبندی، ممکن است نگران وابستگی بلندمدت به APIها و SDKهای خاص AWS شوند، و از این بترسند که تغییر قیمتگذاری آینده، منسوخ شدن سرویس، یا حتی یک تغییر استراتژیک توسط AWS میتواند بدون جایگزینهای مناسب، بر کسبوکار آنها تأثیر منفی بگذارد. آنها ممکن است سپس تصمیم بگیرند اجزای اصلی را با استفاده از فناوریهای منبع باز یا الگوهای استانداردتر ابری-بومی بازسازی کنند که در چندین ابر قابل حمل هستند، حتی اگر به معنای افزایش کوتاهمدت در تلاش توسعه در طول مهاجرت باشد. اهمیت استراتژیک داشتن گزینهها، به ویژه برای عملکردهای اصلی کسبوکار، بسیاری از سازمانها را به پذیرش رویکردی که کمتر وابسته به فروشنده باشد، سوق میدهد.الزامات انطباق نیز نقش مهمی در برخی تصمیمات مهاجرت ایفا میکند. در حالی که AWS مجموعهای وسیع از گواهینامههای انطباق (مانند HIPAA، GDPR، PCI DSS) را ارائه میدهد، چارچوبهای نظارتی خاص یا قوانین ملی حاکمیت داده ممکن است توسط ارائهدهندگان دیگر یا راهحلهای داخلی بهتر برآورده شوند یا آسانتر به نمایش گذاشته شوند. به عنوان مثال، یک موسسه مالی که در کشوری با الزامات سختگیرانه اقامت داده فعالیت میکند، ممکن است متوجه شود که یک ارائهدهنده ابر محلی مسیر سادهتری را برای انطباق ارائه میدهد، با تضمین اینکه تمام دادهها در داخل مرزهای ملی باقی میمانند، در مقایسه با پیمایش زیرساخت جهانی AWS و تضمین اقامت دادههای خاص برای تمام خدمات مربوطه. به همین ترتیب، برخی از صنایع بسیار تنظیم شده، مانند دولت یا دفاع، ممکن است الزامات امنیتی خاصی داشته باشند که با داشتن و اداره زیرساخت خود یا با همکاری با یک ارائهدهنده ابر تخصصی که تمرکز عمیقی بر آن پروفایلهای انطباق و امنیتی خاص دارد، آسانتر برآورده شوند. حتی در AWS، بار اثبات انطباق اغلب بر دوش مشتری است، و برای برخی، پیچیدگی این وظیفه از مزایای ماندن در پلتفرم بیشتر است.ملاحظات عملکرد برای بارهای کاری خاص نیز میتواند نیاز به مهاجرت را ایجاد کند. در حالی که AWS در محاسبات برای اهداف عمومی عالی عمل میکند، بارهای کاری تخصصی ممکن است عملکرد برتر یا تأخیر کمتری را در پلتفرمهای جایگزین بدست آورند. به عنوان مثال، یک شرکت تجارت با فرکانس بالا ممکن است به تأخیر در سطح میکروثانیه نیاز داشته باشد که بهترین حالت با سرورهای بدون سیستم عامل میزبانی شده در یک مرکز داده بهینه شده جغرافیایی برای نزدیکی به مبادلات مالی، با دور زدن لایه مجازیسازی ذاتی در اکثر پیشنهادات ابر عمومی، به دست میآید. به همین ترتیب، یک آژانس خلاقانه که با فایلهای ویدیویی فشرده نشده عظیم کار میکند ممکن است متوجه شود که یک ارائهدهنده ابر متخصص در ذخیرهسازی با توان عملیاتی بالا و قابلیتهای پردازش محلی، گردش کار کارآمدتری را نسبت به AWS S3 و EC2 ارائه میدهد، که ممکن است برای مورد استفاده خاص آنها گلوگاههای قابل توجهی در ورودی/خروجی و انتقال داده ایجاد کند. در حالی که AWS نمونهها و ذخیرهسازی قدرتمندی را ارائه میدهد، معماری بهینه برای برنامههای بسیار تخصصی یا بسیار حساس به تأخیر گاهی اوقات میتواند در خارج از اکوسیستم جامع اما عمومی آن یافت شود.در نهایت، پیگیری استراتژیهای ترکیبی یا چند ابری اغلب باعث مهاجرت از یک وضعیت اختصاصی AWS میشود. بسیاری از سازمانها مزایای توزیع بارهای کاری خود را در بین چندین ارائهدهنده ابر یا ترکیب منابع ابر عمومی با زیرساختهای داخلی درک میکنند. این استراتژی تابآوری را افزایش میدهد، هزینهها را با استفاده از بهترین ارائهدهنده برای هر بار کاری بهینه میکند و وابستگی به فروشنده را کاهش میدهد. یک شرکت بزرگ ممکن است یک اکتساب داشته باشد که به شدت در مایکروسافت آژور سرمایهگذاری کرده است، و به جای تثبیت همه چیز بر روی AWS، آنها برای یک استراتژی چند ابری برای ادغام سیستمهای شرکت خریداری شده و در عین حال استفاده از تخصص موجود، تصمیم میگیرند. مثال دیگر میتواند شرکتی باشد که دادههای حساس مشتری و مالکیت معنوی اصلی خود را در محل یا در یک ابر خصوصی برای حداکثر کنترل و امنیت نگه میدارد، در حالی که برنامههای کمتر حساس و مقیاسپذیر، مانند یک پورتال وب مشتری محور، را در AWS مستقر میکند. در ابتدا، یک سازمان ممکن است ناخواسته همه چیز را بر روی AWS قرار داده باشد. با بلوغ، آنها به طور استراتژیک بارهای کاری را برای قرار دادن آنها در جایی که بیشترین ارزش را از آنها میگیرند، جدا میکنند که منجر به مهاجرت برخی از اجزا از AWS به عنوان بخشی از یک معماری ابر گستردهتر و توزیعشدهتر میشود. این تنوع استراتژیک لزوماً رد AWS نیست، بلکه تکاملی به سمت یک استراتژی زیرساختی مقاومتر، بهینه و انعطافپذیرتر است.
مدیریت چالشها و اطمینان از موفقیت مستمر
درک انگیزههای مهاجرت AWS
مهاجرت از یک ارائهدهنده خدمات ابری معتبر مانند AWS ممکن است در نگاه اول غیرمنطقی به نظر برسد، با توجه به رهبری آن در بازار و پیشنهادات گسترده خدمات آن. با این حال، سازمانها اغلب دلایل قانعکنندهای برای جدایی از AWS و انتقال به پلتفرمهای جایگزین یا پذیرش یک استراتژی چند ابری پیدا میکنند. درک این انگیزهها برای هر سازمانی که به چنین اقدامی فکر میکند، بسیار مهم است، زیرا به تعریف اهداف و مزایای مورد انتظار مهاجرت کمک میکند. محرکهای اصلی برای مهاجرت از AWS معمولاً حول بهینهسازی هزینه، مدیریت استراتژیک روابط فروشنده، رعایت مقررات، افزایش عملکرد، و پیگیری معماریهای ترکیبی یا چند ابری میچرخند.
یکی از رایجترین و تأثیرگذارترین انگیزهها برای مهاجرت AWS، بهینهسازی هزینه و کنترل هزینههای ابری است. در حالی که AWS مجموعهای گسترده از خدمات و مدلهای قیمتگذاری را ارائه میدهد، پیچیدگی صورتحساب آن میتواند مدیریت هزینه را چالشبرانگیز کند، به ویژه برای سازمانهایی با تقاضاهای منبع در حال تحول یا غیرقابل پیشبینی. مدل پرداخت به ازای استفاده، در عین حال که انعطافپذیر است، میتواند از طریق هزینههای خروجی مبهم، تأمین بیش از حد نمونه به دلیل عدم بینش دقیق، یا استفاده از خدمات ممتاز که ممکن است جایگزینهای ارزانتر و قابل مقایسهای در جاهای دیگر داشته باشند، هزینههای قابل توجهی را انباشته کند. به عنوان مثال، یک شرکت SaaS متوسط که برنامه اصلی خود را بر روی نمونههای AWS EC2، پایگاههای داده RDS و S3 برای ذخیرهسازی اجرا میکند، ممکن است متوجه شود که صورتحساب ماهانه آنها بدون افزایش متناسب در درآمد یا پایگاه کاربر، به طور پیوسته در حال افزایش است. با تحلیل عمیقتر، آنها ممکن است کشف کنند که هزینههای انتقال داده خروجی آنها به طور غیرمنتظرهای بالا هستند، یا اینکه نمونههای EC2 آنها اغلب در خارج از ساعات اوج مصرف کمتر مورد استفاده قرار میگیرند. یک سناریوی رایج دیگر شامل سازمانهایی است که با اعتبارات تبلیغاتی جذاب در AWS شروع به کار کردند، اما پس از انقضای این اعتبارات، شاهد افزایش قابل توجه هزینههای خود بودند. آنها ممکن است سپس سایر ارائهدهندگانی را بررسی کنند که قیمتگذاری رقابتیتری را برای خدمات محاسباتی، ذخیرهسازی یا مدیریت شده مشابه ارائه میدهند، یا حتی برخی از بارهای کاری را به یک مرکز داده داخلی منتقل کنند تا کنترل بیشتری بر هزینههای سرمایهای در مقابل هزینههای عملیاتی بدست آورند. این تحلیل دقیق هزینه-فایده اغلب صرفهجوییهای بالقوه را با انتقال بارهای کاری خاص یا حتی کل محیطها از اکوسیستم AWS آشکار میکند.
انگیزه مهم دیگر میل به جلوگیری از قفل شدن فروشنده است. در حالی که AWS یک اکوسیستم غنی را فراهم میکند، اتکای صرف به یک ارائهدهنده ابر واحد میتواند وابستگی ایجاد کند که انعطافپذیری، قدرت چانهزنی و توانایی یک سازمان برای نوآوری را با سرعت خود محدود میکند. خدمات و APIهای اختصاصی، در عین حال که قدرتمند هستند، میتوانند انتقال برنامهها به پلتفرمهای دیگر را دشوار و پرهزینه کنند. یک شرکت که به شدت در خدمات خاص AWS مانند AWS Step Functions، Amazon Kinesis یا AWS Lambda برای معماری بدون سرور خود سرمایهگذاری کرده است، ممکن است متوجه شود که جدایی از این خدمات، اگرچه در ابتدا دردناک است، اما در بلندمدت چابکی بیشتری را برای آنها به ارمغان میآورد. به عنوان مثال، یک شرکت فینتک که پلتفرم معاملاتی جدیدی را میسازد، ممکن است در ابتدا از چندین سرویس مدیریت شده خاص AWS برای سرعت بخشیدن به توسعه استفاده کند. با این حال، با بلوغ پلتفرم، رهبری آنها ممکن است خطر استراتژیک وابستگی کامل به AWS را تشخیص دهد. این آگاهی میتواند آنها را به سمت اتخاذ فناوریهای متنبازتر یا استانداردهای کانتینری (مانند Kubernetes) سوق دهد که میتوانند در هر ابر یا حتی در محل اجرا شوند، بدین ترتیب وابستگی آنها را به پیشنهادات اختصاصی AWS کاهش داده و آنها را برای انعطافپذیری بلندمدت و قدرت چانهزنی بیشتر با چندین ارائهدهنده آماده میکند.
الزامات انطباق نیز میتواند نیاز به مهاجرت از AWS را ایجاد کند. در حالی که AWS گواهینامهها و گواهیهای متعدد انطباق (مانند HIPAA، GDPR، PCI DSS) را ارائه میدهد، مقررات خاص صنعتی یا قوانین ملی اقامت داده ممکن است توسط سایر ارائهدهندگان یا با رویکرد ابر ترکیبی بهتر برآورده شوند. به عنوان مثال، برخی از دولتها یا صنایع بسیار تنظیمشده ممکن است حکم کنند که دادهها باید در داخل مرزهای ملی باقی بمانند، یا اینکه انواع خاصی از دادههای حساس در امکاناتی ذخیره شوند که توسط مقامات محلی تأیید شدهاند – گواهینامههایی که یک ارائهدهنده ابر منطقهای دیگر ممکن است راحتتر یا مقرونبهصرفهتر از AWS در آن منطقه خاص داشته باشد. یک ارائهدهنده مراقبتهای بهداشتی که در کشوری با قوانین سختگیرانه حاکمیت داده فعالیت میکند، ممکن است متوجه شود که یک ارائهدهنده ابر محلی یا حتی یک راهحل ابری خصوصی مسیر سادهتری را برای انطباق کامل نسبت به پیمایش زیرساخت جهانی AWS و ظرایف انطباق منطقهای، با اجتناب از خطرات قانونی و شهرت قابل توجه، ارائه میدهد.
ملاحظات عملکرد برای بارهای کاری خاص نیز میتواند یک انگیزه کلیدی باشد. در حالی که AWS برای طیف گستردهای از برنامهها بسیار کارآمد است، برخی از بارهای کاری تخصصی ممکن است عملکرد بهتر یا تأخیر کمتری را در پلتفرمهای دیگر بدست آورند. این میتواند به دلیل توپولوژی شبکه، پیشنهادات سختافزاری خاص، یا نزدیکی جغرافیایی به کاربران نهایی یا منابع داده حیاتی باشد. به عنوان مثال، یک شرکت بازیسازی که بازیهای آنلاین چندنفره عظیم را اجرا میکند، ممکن است متوجه شود که یک ارائهدهنده ابر دیگر با ستون فقرات شبکه جهانی قویتر یا نمونههای خاص بهینهشده برای GPU در مناطق کلیدی میتواند تجربه برتر و سازگارتری را برای بازیکنان خود ارائه دهد، که منجر به تأخیر کمتر و بهبود بازی میشود. به همین ترتیب، یک شرکت تجارت با فرکانس بالا که برای هر میکروثانیه ارزش قائل است، ممکن است کشف کند که یک مرکز داده داخلی با اتصالات فیبر مستقیم به مبادلات یا یک ارائهدهنده ابر تخصصی با سختافزار شبکه با تأخیر فوقالعاده کم، یک مزیت عملکردی ملموس نسبت به AWS برای حیاتیترین برنامههای حساس به زمان آنها ارائه میدهد.
در نهایت، پیگیری استراتژیهای ترکیبی یا چند ابری یک محرک مهم است. سازمانها به طور فزایندهای این استراتژیها را برای بهبود انعطافپذیری، بهینهسازی هزینهها، جلوگیری از قفل شدن فروشنده، و استفاده از بهترین خدمات از ارائهدهندگان مختلف اتخاذ میکنند. رویکرد بلند کن و ببر به یک ارائهدهنده واحد دیگر به ندرت تمام مزایای چنین تصمیم استراتژیکی را در بر میگیرد. به جای آن، اغلب در مورد توزیع بارهای کاری در AWS، یک ابر عمومی دیگر (مانند Azure یا Google Cloud)، و احتمالاً زیرساختهای داخلی است. یک شرکت بزرگ ممکن است تصمیم بگیرد سیستم ERP قدیمی خود را در AWS نگه دارد، اما پلتفرم تحلیلی جدید مبتنی بر AI/ML خود را در Google Cloud به دلیل نقاط قوت درک شده آن در خدمات یادگیری ماشین مستقر کند، و بارهای کاری حیاتی بازیابی فاجعه را در Azure برای انعطافپذیری بیشتر اجرا کند. این توزیع متفکرانه بارهای کاری فقط برای جلوگیری از قرار دادن همه تخممرغها در یک سبد نیست، بلکه یک تصمیم معماری پیچیده با هدف به حداکثر رساندن ارزش تجاری با استفاده استراتژیک از نقاط قوت منحصر به فرد محیطهای ابری مختلف و در عین حال کاهش خطرات احتمالی و بهینهسازی هزینهها است. مهاجرت برنامهها یا مجموعههای داده خاص از AWS به گامی ضروری برای تحقق این چشمانداز استراتژیک گستردهتر تبدیل میشود.
نتیجهگیری
مهاجرت از AWS نیاز به برنامهریزی و اجرای دقیق دارد، اما مزایای صرفهجویی در هزینه، افزایش انعطافپذیری و کاهش وابستگی به فروشنده میتواند قابل توجه باشد. با رعایت یک رویکرد ساختاریافته که شامل ارزیابی کامل، بازسازی استراتژیک پلتفرم و مهاجرت قوی دادهها است، سازمانها میتوانند با موفقیت این فرآیند پیچیده را طی کنند. بهینهسازی پس از مهاجرت و نظارت مستمر برای موفقیت بلندمدت و تحقق کامل مزایای محیط ابری جدید حیاتی است.

Русский
English
Bahasa Indonesia